
کمک کن بستري از گل بسازيم
براي کوچ شب هنگام وحشت
کمک کن با تن هم پل بسازيم
کمک کن سايبوني از ترانه
براي خواب ابريشم بسازيم
کمک کن با کلام عاشقانه
براي زخم شب مرهم بسازيم
بذار قسمت کنيم تنهاييمونو
ميون سفره ي شب تو با من
بذار بين من و تو دستاي ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن
تو رو ميشناسم اي شب گرد عاشق
تو با رمز شب من آشنايي
از اندوه تو و چشم تو پيداست
که از ايل و تبار عاشقايي
تو رو مي شناسم اي سر در گريبون
غريبگي نکن با هق هق من
تن شکسته تو بسپار به دست
نوازشهاي دست عاشق من
کسي به ياد عاشق هاي پرپر
کسي تو فکر کوچ کفترا نيست
به فکر عاشقاي در به در باش
که غير از ما کسي به فکر ما نيست...
به دنبال کدوم حرف و کلامي ؟
سکوتت گفتن تمام حرفاست
تو رو از تپش قلبت شناختم
تو قلبت ، قلب عاشقهاي دنياست
تو با تن پوشي از گلبرگ و بوسه
منو به جشن نورو آينه بردي
چرا از سايه هاي شب بترسم
تو خورشيدو به دست من سپردي...
بذار قسمت کنيم تنهاييمونو
ميون سفره ي شب تو با من
بذار بين من و تو دستاي ما
پلي باشه واسه از خود گذشتن
کمک کن جاده هاي مه گرفته
من مسافر رو از تو نگيرن
کمک کن تا کبوترهاي خسته
رو يخ بستگي شاخه نميرن
کمک کن از مسافرهاي عاشق
سراغ مهربوني رو بگيريم
کمک کن تا براي هم بمونيم
کمک کن تا براي هم بميريم.
کسي به ياد عاشق هاي پرپر
کسي تو فکر کوچ کفترا نيست
به فکر عاشقاي این وطن باش
که غير از ما کسي به فکر ما نيست...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر